عشق

عشق عینک سبزی است که انسان با آن کاه را یونجه میبیند

گل ناز

در گلستان خیالم ندهد هیچ گلی بوی تو را،تو گل ناز منی از دور می بوسم تو را

خاکی یا آسفالت

به یکی میگن پشتت خاکیه:میگه پ ن پ میخواستی آسفالت باشه

مادر غضنفر

غضنفر مادرشو میبره دکتر:دکتر معاینه میکنه میگه باید پرهیز کنه...غضنفر میگه:آقای دکتر قربانت برم الهی...نمیشه خودت بکنی آخه پرویز دهن لقه میره به همه میگه

خلقت خداوند

خداوند آتش را آفرید تا ارزش آب را بدنیم و خلا زاییده شد تا ارزش هوا را بدانیم و بعد مرگ آمد تا ارزش زندگی را بشناسیم.

رفیق

خدایا!به من رفیقی بده که با من گریه کند دوستی که با من بخندد را خودم پیدا خواهم کرد

اندازه یه لوبیا

اندازه یه لوبیا دوست دارم ...ناراحت نشو...لوبیا سحر آمیز رو میگم

دور دست دور

در دور دست دور برتخته سنگ گور با جوهر سرشت نوشته بود;ماه:را دوست دارم به خاطر زیبائیش،شب را دوست دارم به خاطر تنهائیش،مادر را دوست دارم به خاطر فداکاریش،تو را دوست دارم ولی نمی دانم چرا؟

هنر شمشیر و هنر عشق

هنر شمشیر آن است که یکی را دو تا میکند ولی هنر عشق آن است که دو تا را یکی میکند

صدای خش خش برگها

آنکس که میگفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من اومده باشد رهگذری بود که روی برگ های خشک پاییزی راه میرفت صدای خش خش برگها همان آوازی بود که من گمان میکردم میگیود:دوستت دارم

قوی ترین حیوان

از یکی می پرسن قوی ترین حیوان کیه؟میگه مورچه؟میگن واسه چی مورچه؟میگه یه روز یه مورچه رفت تو پریز برق اومدم با میخ درش بیارم یه لگدی به من زد که 5متر پرت شدم عقب

هدیه شیطان و هدیه خداوند

غرور هدیه شیطان است و عشق هدیه خداوند و ما هدیه شیطان را به هم میدهیم ولی هدیه خداوند را از یکدیگر پنهان میکنیم

قبض آب و برق

به ترکه میگن:چرا قبض آب و برق رو دوست داری،میگه چون روش نوشته:مش ترک گرامی

معلم

به معلمون میگم آقا اجازه هست بریم دستشویی؟میگه واجبه؟پ ن پ مستحبه

اسکرین سیور دوستم

دوستم تو خونه خوابیده بود دادشم از راه اومده:میگه خوابه؟میگم پ ن پ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!*